معنی ظاهر هر چیز

فارسی به انگلیسی

هر چیز

Anything

فرهنگ عمید

ظاهر

پیدا، آشکار، هویدا، نمایان،
(اسم) از نام‌های خداوند،
* ظاهر ساختن: (مصدر متعدی) = * ظاهر کردن
* ظاهر شدن: (مصدر لازم)
آشکار گشتن، نمایان شدن،
[قدیمی، مجاز] تحقق یافتن،
* ظاهر کردن: (مصدر متعدی) آشکار کردن، نمایان ساختن،
* ظاهر گشتن: (مصدر لازم) = * ظاهر شدن
* ظاهر‌و‌باطن: [مجاز] همه‌چیز،

عربی به فارسی

ظاهر

پیدا , اشکار , ظاهر , معلوم , وارث مسلم

فرهنگ فارسی آزاد

ظاهر

ظاهِر، آشکار- ظاهر- نمایان- خلاف باطن-هویدا- از اَسْماء الله است،

فارسی به عربی

ظاهر

احساس، خارج، خارجی، سطح، سمت، شکل، ظاهر، ظهور، عاده، مظهر، نظره، هیئه


هر چیز چرخنده

حفله


هر چیز پهن

طبق کبیر

لغت نامه دهخدا

ظاهر

ظاهر. [هَِ] (اِخ) (شیخ...) صدفی. او راست: «السر المصون فیما کرم به المخلصون ». (کشف الظنون).

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

ظاهر هر چیز

1331

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری